دختری در باد

روزنوشته

دختری در باد

روزنوشته

عدد 100و دوره آموزشی ذره بین

یادمه اولین جلسه ای که با استاد داشتم حدود 30دقیقه حرف زدم از گذشته ها گفتم از حال گفتم ،از کودکی گفتم و از بهم ریختگی ذهنم گفتم،از گیج و ویجی ذمطالب توی ذهنم.

اصلا آشوب بود،قلبم،ذهنم،روحم....پر از اضطراب و تشویش بودم.مخصوصا توی تصمیم گیریهام همیشه خدا دودل بودم .

انتخاب سخت بود واسم.قدم گذاشتن در جاده نا آشنا محال بود واسم.


خلاصه حدود 20دقیقه حرف زدم،استاد فقط سکوت کرده بود و خوب گوش میداد ،به حدی که فکر میکردم ارتباط قطع شده.


حالا حرفهامو زده بودم،نوبت من بود که سکوت کنم و گوش کنم.


اولین چیزی رو که با تمام وجود حس کردم ،آرامش عجیبی بود که از طرف استاد به من منتقل شد ،ایشون برعکس من در اوج آرامش با چندتا جمله مشکلات اصلی منو تشخیص دادند و بیان کردن

هیچوقت باورم نمیشد که این موارد کوچک بتونه اینهمه نگرانی و غم رو از رو دل من برداره.


اولین تجویز استاد نوشتن بود،توصیه کردن وبلاگ بسازم و یه چالش 100روزه داشته باشم و در مورد مشکلات و اتفاقات روز بنویسم،مسائلی که ذهن منو درگیر میکنه.


عدد 100عدد سنگینی به نظرم اومد و گفتم فاطمه جان فکر میکنی بتونی انجامش بدی؟

اما بعد از ساعتی فکر کردن  ،گفتم که باید جدیت خودمو به کار ببندم و شروع کنم به انجام تمرین اونم بدون چون و چرا ،به خودم گفتم حق نداری حرف بزنی ،فقط انجامش بده تا مثل سال گذشته بتونی به هدف هات برسی.


دست و پاشکسته شروع کردم و به خودم اعتماد کردم ،اینجا قرار نبود خودمو به  کسی ثابت کنم،اینجا خودمو با خودم روبرو کردم و گفتم فقط کافیه به خودت تعهد بدی .قرار نبود که به کسی جواب پس بدم،واسه همین خیلی خودمونی شروع کردم .


10روزی که از نوشتنم گذشت،اثرش شروع کرد به نمایان شدن،ناخواسته اروم شده بودم و دیگه اون استرس ها وجودنداشت ،قدم ها رو محکمتر برمیداشتم،

ترس از دلم رخت بربسته بوده و رفته بود .عجله کردن هام یه خورده کمتر شده بود.


و امروز روز موعود منه ،امروز صدمین روز از وبلاگ نویسی فاطمه است و نمیدونید چه حس و حال خخوبی داره.


در کنار وبلاگ،تمرین های دیگر استاد رو هم انجام دادم و تاثیر اونها رو هم دیدم .

برای رسیدن به اهداف،چه هدف های ریز،چه هدف های درشت

فقط باید چندتا نکته رو رعایت کرد:1:انتخاب مربی خوب 2:گوش کردن خوب 3:انجام تمرین ها 4:صبور بودن 5:ممارست و سماجت برای انجام تمرین ها 6:پیگیری .7:نوشتن 8:اعتماد داشتن به خود و دیگری .9:آهسته و پیوسته رفتن

و.....


اینها اصلیترین نکات از نظر من هستش.

تو این دوره 3ماه من به خیلی چیزها دست یافتم(تقویت قدرت نه گفتن،شناخت خودم،ارامش،ریسک کردن،اندیشیدن به خود،سفر رفتن به تنهایی و....)،یاد گرفتم که اینقدر سوال نپرسم و هی چرا،چرا نکنم ،یاد گرفتم برم دنبال عمل کردن به اولین و حداقل ترین تمرین هایی که به چشم هیچکس نمیاد.یاد گرفتم که هزینه رشد خودم رو بپردازم.


یادمه روزهای اول استاد رو کلافه کرده بودم بس که سوال میپرسیدم 🙈.


امروز به خودم تعهد دادم که آموزش رو اینجا متوقف نکنم و برای درمان بقیه مشکلاتم مثل الان بازم تلاش کنم و آموزش ببینم و یاد بگیرم و از همه مهمتر به دیگران کمک کنم.



امروز خوشحالم که که حدود دوساله روی خودم زوووم کردم و دارم واسه خودم تلاش میکنم 


خیلی خوبه که گاهی تو زندگی ذره بین خودت رو برداری و خوب ببینی خودت و زندگیت رو و مشکلاتت رو.


دوره های آموزشی که گذروندم بهترین دوره های اموزشی من بود تا الان.


تو این صد روز اتفاقات تلخ و شیرینی رو برای خودم رقم زدم،گاهی گریه کردم،گاهی خندیدم،گاهی جشن گرفتم،گاهی از تجربیات گذشته درس گرفتمو....

هزار اتفاق.

  به خودم قول داده بودم که اگه به روز 100رسیدم واسه خودم جشن بگیرم و امروز روز موعوده و منم همیشه سر قولم ایستادم😍.


امروز لحظه افطار قرار واسه خودم جشن بگیرم و یه جایزه خوب بدم به خودم بابت انجام این تعهد شیرین و دوست داشتنی.


امیدوارم بتونم قدر لحظه لحظه زندگیمو بدونم و برای رشد و تعالی خودم خوب تلاش کنم و عضو مفیدی برای جامعه ام باشم.


    امروز پنجشنبه 1397/03/17مصادف با بیست و دوم ماه مبارک رمضان

                                                 ساعت14:03بعد از ظهر


                      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

                  


  • fatemeh khajehasani

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی