دختری در باد

روزنوشته

دختری در باد

روزنوشته

روز52:عزیز ترین دوست

پنجشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۴۳ ق.ظ

دیروز به خودم فرصت یه سفر کوتاه رو دادم تا با یه دوست قدیمی دیدار کنم،

لحظه بسیار عزیزی بود واسم،ازش خواستم فقط چند دقیقه ببینمش .

 مثل من on taim نیست،واسه همین با یه تماس عذر خواهی کرد و گفت کمی دیر میرسه، گفتم عیبی نداره منتظر میمونم و نیم ساعتی منتظر موندم تا  رسید نیم ساعتی باهم صحبت کردیم و از احوال هم باخبر شدیم،چند دقیقه به فکر فرو رفت،ازش پرسیدم چرا ساکتی،گفت:جالبه.

سکوتش بابت سوغاتی هایی بود که واسش آورده بودم😊.

دوست گرانبهاترین دارایی من هست،به حدی که حاضرم جوونمم واسش بدم،

دوستانم رو با تمام وجود دوست دارم.و ارزوی بهترینهارو دارم واسشون.


وقتی با دوستانم صحبت میکنم و گاهی میبینمشون،بسیار شاداب و پرانرژی میشم این عالیه،دوستیهای من روز به روز پایدار تر و محکم تر میشه و بازم این عالیه.

خوشبینم به خیلی چیزها تو زندگیم و این خوشبینی انرژی ذخیره میکنه واسم برای ادامه راه....

امروزم هوا بارونی ه و این عالیه ،امیدوارم هوای دلتون بارونی نباشه ،روزگار به کام شما...

  • fatemeh khajehasani

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی