دختری در باد

روزنوشته

دختری در باد

روزنوشته

روز25:شادی و شور

يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۱۱ ق.ظ

امروز یه روز عالی و پرکار بود واسم از صبح ساعت 5:30دقیقه بامداد که پا شدم تا الان یک ریز در حال فعالیت و کار بودم .

با حضور گل پسرا تو مدرسه شروع شد.هرکدوم از بچه ها که میومدن یه چیزی به دستشون داشتن (ماهی،سبزه،شیرینی،ژله و.....)امروز پر از خاطره شد واسمون،یادگاری دادیم به همدیگه و خلاصه.....

امروز مابین بچه ها که بودم و میدیدم بچه ها با کوچکترین بهونه ای شادی میکنند و از لحظه لحظه زندگیشون لذت میبرن یه کم از خودم خجالت کشیدن و به فکر فرو رفتم که چرا ما آدم بزرگها نباید از بچه ها یاد بگیریم و از باهم بودنمان لذت ببریم و با کوچکترین بهونه ای شادی کنیم و....

درسته بازم رسیدیم به حرف بهترین دوستمون که میگه ارام ارام حرکت کن،زندگی رو زندگی کن با ارامش،از بودن با اطرافیانت لذت ببر،روی مشکلاتت کار ککنو صبور باش تا نتیجه عالی دریافت کنی .


و من امروز را برای خودم جشن گرفتم و زیر باروون قدم زدم و فکر کردم .


امروز یاد گرفتم که بی دلیل شاد باشم و راه هایی رو پیدا کنم که هرزمان لازم شد به خوبی بتوانم از حال بد به حال خوب دست پیدا کنم.


دلم واسه بچه هام تنگ میشه اما یه چیزی این دلتنگی منو رفع میکنه اینکه قراره از این فرصت نهایت استفاده رو ببرم برای رشد و تعالی خودم تا بتونم بعد از عید یک مدیر و معلم بهتری باشم واسه پسرها 

مطمئنم خواستن توانستن است به شرط اینکه به همه چی آگاهی داشته باشی😉

چه جالب که امشب با تمرکز بیشتری نوشتم متن رو.


قدم در راه بنه و هیچ مپرس 

                                      خود راه گویدت چو باید رفت

                                      شنبه1396/12/26


  • fatemeh khajehasani

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی